English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (293 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
york round U مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
turn up one's nose at <idiom> U ردکردن خوب بودن برای کسی
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
men's national round U مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
stopping sight distance U فاصله دید برای ایست
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
spans U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanned U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
MIP mapping U روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
stand off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
front de liberation national U جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spacer U امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
metric spark plug U شمع متری
metric waves U موجهای متری
rials 0 the metre U متری 04 ریال
telemetry U تله متری
metric system U سیستم متری
bathymetry U باتی متری
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
low board U سکوی یک متری شیرجه
prefixes used in the metric system U پیشوندهای دستگاه متری
metric space U فضای متری [ریاضی]
high board U سکوی شیرجه 3 متری
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
balked U ردکردن
baulks U ردکردن
disproved U ردکردن
to clear off U ردکردن
disproves U ردکردن
balk U ردکردن
gainsaying U ردکردن
gainsays U ردکردن
discommend U ردکردن
denies U ردکردن
gainsay U ردکردن
gainsaid U ردکردن
to put back U ردکردن
disprove U ردکردن
declined U ردکردن
spurns U ردکردن
spurning U ردکردن
spurned U ردکردن
denied U ردکردن
denying U ردکردن
decline U ردکردن
disavow U ردکردن
declines U ردکردن
declining U ردکردن
spurn U ردکردن
rejcet U ردکردن
disproving U ردکردن
disavowed U ردکردن
let off U ردکردن
deny U ردکردن
baulked U ردکردن
pass on U ردکردن
rule out U ردکردن
disavows U ردکردن
confute U ردکردن
disavowing U ردکردن
balks U ردکردن
balking U ردکردن
baulking U ردکردن
controvert U ردکردن
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
kick circle U دایره 8/81 متری وسط میدان
metric U اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
mammock U از دم قیچی ردکردن
to throw out U دورانداختن ردکردن
baulk U ردکردن طفره
disorintate U ردکردن ازخودندانستن
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
exception of judgl U ردکردن داوریا دادرس
to let off U معاف کردن ردکردن
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
ontos U تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howtar U خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
disowns U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
SI U Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
heads U تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
veronica U ایستادن و ردکردن گاو از کناربا حرکت شنل
gales U باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale U باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
cirro cumulus U لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
thin Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
pope young round U مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
men's western round U مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
dusters U توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
duster U توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
spaces U جا فاصله
space U فاصله
single space U تک فاصله تو هم
space U جا فاصله
intermittence U فاصله
distance U فاصله
spaces U فاصله
intermezzo U فاصله
head space U فاصله سر
interval U فاصله
spacing U فاصله
range U فاصله
en dash U خط فاصله ان
ranges U فاصله
hiatus U فاصله
blankest U فاصله
blank character U فاصله
ranged U فاصله
em dash U خط فاصله ام
distances U فاصله
blank U فاصله
interregna U فاصله
discontinuance U فاصله
clearance U فاصله
gaps U فاصله
length U فاصله
lengths U فاصله
gap U فاصله
interregnum U فاصله
interregnums U فاصله
per saltum U بی فاصله
tele U فاصله
space bar U فاصله زن
unremittingly U بی فاصله
diastema U فاصله
equidistant U هم فاصله
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
keyspace U فاصله کلیدی
lapsing U فاصله زمانی
lapse U فاصله زمانی
known distance U فاصله معلوم
lapses U فاصله زمانی
gulfs U فاصله زدوری
dead rise U فاصله مرده
time lags U فاصله زمانی
vacation U فاصله دو اجلاس
time out U وقفه فاصله
vacations U فاصله دو اجلاس
polar distance U فاصله قطبی
gulf U فاصله زدوری
confidence interval U فاصله اطمینان
time span U فاصله زمان
period U فاصله زمان
terraces spacing U فاصله تراسها
time period U فاصله زمان
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com